|
مفصل رایگان کلیپ های ویدیوئی توضیحات: او یک ساعت در صف ایستاد و سرانجام نزد او عكس كير وكوس آمد ، اما وقتی وارد دفتر شد ، علامتی را روی میز دید که می گوید: من چهل دقیقه دیگر برای استراحت ناهار در آنجا خواهم بود. بنابراین ، او در گرما تصمیم گرفت تا برای معاینه بیماران صعود کند و به رختخواب برود و لباس زیر خود را برای نشستن روی طناب سوار کند. هیچ کس نمی داند که چرا این کار را کرده است و نمی تواند توضیحی روشن پیدا کند.
|