|
مفصل رایگان کلیپ های ویدیوئی توضیحات: یک راننده تاکسی به بخش دورافتاده شهر خود زنگ زد و وارد صحنه شد ، جایی که او یک بلوند جوان را برداشته و با قضاوت لباس او ، که از دیروز تاکنون نتوانسته بود به خانه بیاید ، برداشت. آنطور که انتظار انجمنکیر می رفت پولی نبود ، اما آن مرد فهمید و قبل از بردن او به خانه ، چوب را به جلوی میله پرتاب کرد.
|